«من طرفم »

ساخت وبلاگ

میگن اسمت طرفه، یعنی؛ من طَرفم، حالا طرفِ کی نمی فهمم، اما اسمم طَرفه...

هر کی میخواد صِدام بزنه میگه طَرف چطوری؟ من ساده هم میگم: خوبم!

تا اونجا که یادم میاد اسمم همین بوده و همه دوستان و آشنایان هم منو به همین اسم صدا میزنن، درست مثل الان.

وقتی وارد جایی میشم در گوش هم میگن: «طرف اومد»، یا منو به هم نشون میدن میگن: «طرفه ها!!! »

 اسمم اینجوریه دیگه؛ کاریش نمیشه کرد...

یه روز رفتم دیدن یکی از رجل سیاسی شهرمون، یعنی مجبور بودم که برم، اسمم رو پرسید؛ گفتم: طرفم.

 گفت: طرفِ کی؟

گفتم: طرفِ طرفی.

بنده خدا گفت: نه، اسمتون رو پرسیدم و من دوباره گفتم: طَرَفم...

این آقا بهش برخورد و گفت: نام و نام خانوادگی شما چیه؟

 گفتم: طرفِ طرفی...

گفت: نگفتم طرفِ کی هستی، گفتم طرفِ کی هستی؟ ای بابا ، خدا پدرتو بیامرزه اینم شد اسم و فامیل.!!!

گفتم: تقصیر من چیه؟! بابام این اسمو انتخاب کرده...

گفت: امرتون رو بفرمایید؟

گفتم: طَرف منو فرستاده، بجا آوردین؟

آقای رجل سیاسی خیلی عصبانی بود به همین خاطر ازم پرسید طرف کیه؟

 جواب دادم: خب منم دیگه.

گفت: نه، اون طرفی که تو رو فرستاده کیه؟

 جواب دادم: طَرف دیگه!؟ بجا آوردین؟

گفت: نه متأسفانه، بجا نمی آرم.

گفتم: یه کم فکر کنین شاید یادتون بیاد که طرف کیه.

گفت: عجب، طرف...آهام، من فقط یه طرف میشناسم، طرف!!؟؟ ، حالا یادم اومد.خیلی ارادت دارم خدمتشون.

گفتم: پس بالاخره طرف رو بجا آوردین.خیلی خوبه.

گفت: امرتون رو بفرمایید.

گفتم: طرف منو فرستاده ببینه آیا شما طرفشید یا نه؟

کلافه شد و گفت: برادر من! اذیت نکن، برو دنبال کارت، خدا روزیت رو جای دیگه ای حواله کنه... من تا نفهمم طرفِ طرف کیه جواب نمیدم.

دیدم داره اوضاع خراب میشه، گفتم: طَرف که منو فرستاده طرفِ کی باشه خوبه؟

 با بهت نگاهم کرد و گفت: اینکه معلومه دیگه ، طرفِ ما...

پرسیدم: طرفِ شما کیه؟

معلوم بود که رجل سیاسی حسابی قاطی کرده. فقط داشت به مردمک چشمم نگاه می کرد.گفت: طرفِ ما از اول معلوم بوده.شما ظاهراً طرفِ ما رو نمی شناسید!! ما برای خودمون طرف داریم.اون هوای ما رو داره و ما هم هوای اونو.

گفتم: من طرفِ شما رو نمی شناسم و نمیدونم طرفِ کیه، بالاخره طرفِ ما میشید یا نه؟

 خودشو جمع و جور کرد و پرسید؛ مگه شما هم طرَف دارید؟

 جواب دادم: ای دل غافل، من یک ساعته دارم میگم طَرف منو فرستاده ببینه طَرفش میشید یا نه؟ بعد شما باز همون سوال رو تکرار می کنین.

 با عجله  و دستپاچه گفت: نه، من طرفِ شما نمیشم.

گفتم حالا چرا ترسیدید؟ شما اگه طرف ما بشید موندگار میشید و طرف هم خوشحال میشه.

بنده خدا آقای رجل سیاسی سرسام گرفته بود.

 گفت: حالا تهش اگه طرفِ شما نباشم چی میشه؟

 گفتم: خیلی بد میشه، تهش باید بری دیگه، میفهمی که چی میگم.

 گفت: کجا برم؟

گفتم: دَر دَر، ما تو رو از بیخ برمی داریم، حالا هم یا طرفِ ما میشی یا باید بری.

گفت: طَرف جان؛ نَکن ، نَساز ، بیا با هم کنار بیاییم.

گفتم: پس طرفِ مایی؟!

گفت: خیلی خب، من طرفِ شمام، ظاهراً این بار طرفی بهتر از شما نیست.

و من، طرفِ طرفی، بعد از اینکه رجل سیاسی رو طرفِ خودمون کردم شاد و خندان از آن اداره بیرون رفتم تا وارد اداره ی بعدی بشم و ببینم رجل سیاسی بعدی هم طرفِ ماست یا طرفِ یکی دیگه.

نوشته ای از جلیل سلمان-داراب-فارس-پاییز 1397

صدای ماندگار بهروز رضوی بر مستند آتشکده آذرخش داراب...
ما را در سایت صدای ماندگار بهروز رضوی بر مستند آتشکده آذرخش داراب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narenj7144 بازدید : 144 تاريخ : شنبه 13 بهمن 1397 ساعت: 12:36